شب

ساخت وبلاگ

سالهای سال، بین شب و روز، انتخابم همیشه شب بود. الان یه مدتیه به طرز وحشتناک از شب بدم میاد و دوست دارم همیشه روز باشه. سال های سال زندگی شبانه داشتم و عجیب هم باهاش حال می کردم. اون موقع آدم هایی که از علاقه شون به روز می گفتند، درک نمی کردم و حتی مسخره شون می کردم، اما الان نه. شاید هم دوره ای باشه، ولی فکر می کنم نه، داره یه اتفاقات و تغییراتی در من رخ میده.

القصه، صبح امروز از خواب بیدار شدم و صبحونه و داروها رو خوردم و به طرف سمنان حرکت کردم. الان هم در ماشین اداره و به سمت شاهرود در حال حرکت هستیم. دیشب هم خوابم نمی اومد و کتاب در دامگه حادثه پرویز ثابتی رو می خوندم.

عن در احوالات این روزها...
ما را در سایت عن در احوالات این روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dkhozabalat1 بازدید : 21 تاريخ : شنبه 9 دی 1402 ساعت: 5:51