مار

ساخت وبلاگ

ما امروز تو باغ ، یک بچه مار کشتیم. و فوبیای من به مار باعث شد که نتونم پلکهامو ببندم. هر لحظه جلوی چشمامه‌ . و اصلاااااااااااا حال خوبی ندارم. هنوز بیدارم و وقتی خواستم در موردش حرف بزنم سر من داد کشید.

خیلی وقتها آدم تنها ترین کس روی زمینه. امشب از اون شبهاست.

عن در احوالات این روزها...
ما را در سایت عن در احوالات این روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dkhozabalat1 بازدید : 113 تاريخ : چهارشنبه 11 خرداد 1401 ساعت: 11:26